وبلاگ مشهوران

هرچی بخواهید تو وبلاگم میذارم!!!!!!!! شما فقط بگو!!!!

وبلاگ مشهوران

هرچی بخواهید تو وبلاگم میذارم!!!!!!!! شما فقط بگو!!!!

آخرین مطالب

گروه چارتار

يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۶:۴۶ ب.ظ
در آستانه یک سالگی با گروه موسیقی «چارتار»
ذهن ما چهار تکه است
ذهن ما چهار تکه است
  • از اسم گروهتان شروع کنیم؛ چرا «چارتار»؟
آیین: اسم گروه ماجرا داشت، ما دنبال اسمی می‌گشتیم که به نوعی خاص، با کار ما ارتباط داشته باشد. چارتار اسم یک ساز کهن است و ما هم چهار نفر بودیم...
آرش: چهار نفر با چهار سلیقه و شخصیت مختلف. شما یک ساز را در نظر بگیرید که چهار سیم دارد و هر سیم کوک و صدای خودش را دارد، ولی زمانی که سیم‌ها را با هم به صدا در می‌آورید، هارمونی خاصی به وجود می‌آید.

  • یعنی شما چهار سلیقه مختلف هستید؟
آرش: سعی می‌کنیم به هم نزدیک باشیم، ولی در نهایت بله، ما خودمان هستیم.
آیین: چهار شخصیت مختلف هستیم که با یکدیگر نقاط اشتراکی هم داریم.

  • از نظر موسیقایی چطور؟
آیین: نقاط اشتراک داریم، ولی در نهایت سلایقمان با یکدیگر فرق دارد.
آرش: من موزیک کلاسیک گوش می‌دهم، آیین شاید موزیک الکترونیک گوش کند و همین‌طور آرمان و احسان.

  • موسیقی شما را باید فیوژن دانست؟
آیین: بله، به نوعی یکی از شاخه‌های فیوژن است.

  • این فیوژن بودن از اختلاف سلایقتان ناشی شده است؟
آرش: ما ننشستیم که مثلا بگوییم خب سبک موسیقی‌مان فیوژن باشد و در این سبک کار کنیم. این اتفاقی بود که در ما چهار نفر رخ داد.

  • ایده شکل‌گیری گروه و آشنایی شما چهار نفر از کجا شکل گرفت؟
آرمان: یک دوستی قدیمی‌ای من و آرش داشتیم و همین‌طور من و احسان. از طرفی آرش هم با آیین دوست بود. آرش ساز می‌زد و من هم آواز کار می‌کردم، ولی آرش از این موضوع بی‌خبر بود. یک روز خیلی اتفاقی آرش ساز زد و من هم خواندم. آرش که از تمرین‌های من بی‌خبر بود، گفت تو چقدر خوب می‌خوانی، صبر کن به تو خبر می‌دهم. نمی‌دانستم چه تصمیمی دارد.

  • و حتما در این مدت مشغول ساخت یک موزیک بود؟
آرمان: بله، آرش یک ملودی سنتی ساخت و آیین هم آن را الکترونیک تنظیم کرد.
آرش: من به خاطر بافت صدای آرمان ملودی را سنتی ساختم، در صورتی که تجربه این کار را قبلا نداشتم.

  • و بعد؟
آرمان: بعد یک روز با من تماس گرفت و قرار گذاشتیم و موسیقی را برای من پخش کرد و گفت برای تکمیل کار به یک شاعر نیاز داریم، کسی را سراغ نداری؟ من هم احسان را معرفی کردم، احسان پذیرفت و روی ملودی، ترانه‌ای نوشت و وقتی هر چهار نفر روی شعر توافق کردیم، من هم آن قطعه را خواندم. آن‌جا بود که دیدیم پکیج خوبی از کار درآمده و بدون این‌که حرفی بزنیم، کار روی قطعه دوم را شروع کردیم.
احسان: البته شعر اول تایید نشد و من شعر دیگری نوشتم. قطعه اول «در حسرت ماه» آماده بود، فقط فاقد کلام بود، آن قطعه را به من دادند و قرار شد روی آن شعری بنویسم. آرش من را از قبل می‌شناخت، تنها مسئله‌ای که به من گفت، این بود که شعری بنویسم که خودمانی باشد. 

  • چرا شعر اول در گروه تایید نشد؟
احسان: من هنوز هم شعری را که تایید نشد، دوست دارم، از نظر من شعر خوبی بود، ولی الان که به گذشته نگاه می‌کنم، به آن‌ها حق می‌دهم که آن شعر را نپذیرفتند. آن شعر را با حال و هوای خودم نوشتم، ولی بعد از چند ساعت صحبت با بچه‌های گروه احساس کردم باید شعری بنویسم که حال‌وهوای گروه را بیان کند، نه خودم؛ و بعد «در حسرت ماه» را نوشتم.

  • پروسه ساخت یک قطعه در «چارتار» چگونه است؟
آیین: اول ملودی، بعد شعر، تنظیم و آواز.

  • نوشتن روی ملودی کار سختی نیست؟
احسان: سختی‌ دارد، اما حسن این کار در این است که عرصه‌ای که من باید در آن فعالیت کنم، مشخص است. وزن شعر را به نوعی آرش به من می‌دهد. به نوعی کلمات را روی آهنگ مهندسی می‌کنم یا بهتر بگویم من احساس آرش را ترجمه می‌کنم.

  • ممکن است در آینده و در آلبوم‌های بعدی، از شعر شاعران دیگر نیز استفاده کنید؟
آیین: به هیچ عنوان، در مورد هیچ یک از اعضای گروه چنین قصدی نداریم. ما نیازی به اضافه کردن فرد دیگری به گروه نداریم. ما چهار مولف هستیم که چهار پایه موسیقی را داریم، پس نیازی به اضافه کردن فرد دیگری وجود ندارد.

  • این‌که تمام احساستان را از یک نفر بگیرید، به نوعی ضعف تلقی نمی‌شود؟
آیین: نه این خواست تمام ماست و به هیچ وجه ضعف به حساب نمی‌آید. این احساس در مورد تمام اعضای گروه هم وجود دارد و فقط محدود به احسان نیست. بناست ما همواره از ملودی‌های آرش و تنظیم‌های من استفاده کنیم.

  • ترسی از جدایی ندارید؟
آیین: دلیلی برای جدایی وجود ندارد.
آرش: تمام ما به بودن در «چارتار» افتخار می‌کنیم. در این گروه یک ارتباط کاری توأمان با دوستی وجود دارد.

  • تعریف مشخصی از یک آلبوم موسیقی دارید؟
آیین: این تعریف در قالب «چارتار» به این صورت است که قبل از هر چیز شخصیت گروهی‌مان لحاظ شده باشد و در مرحله بعد از تکنیک‌های فردی خودمان تا جایی که به کار گروه لطمه نزده، استفاده کنیم.
آرش: من آلبوم را نمایی از زندگی گروه در بازه‌ای که آن آلبوم ساخته می‌شود، می‌دانم. اگر بر فرض این بازه یک سال است، این آلبوم باید اشلی از زندگی ما در آن بازه یک‌ساله باشد. وقتی به عقب نگاه می‌کنم و قطعات را یک به یک گوش می‌کنم، تمام آن لحظات، احساسات و خاطراتی که در زمان ضبط و ساخت آن قطعات در من وجود داشت، به یادم می‌آید.

  • وقتی شعر می‌نویسی، آرمان و احساسات و قابلیت‌های خوانندگی‌اش را در نظر می‌گیری؟
احسان: وقتی کار گروهی است، تمام اعضای گروه باید این ذکاوت را داشته باشند که بتوانند خود را جای دیگران هم بگذارند. اگر این‌طور باشد، کار موفق خواهد بود. ذهن ما چهار تکه است. این فلسفه کار گروهی است و اگر این نگاه در گروه وجود نداشته باشد، آن زمان است که گروه از هم پاشیده شده است، حتی اگر در کنار هم کار کنند.
آیین: جدای از این ما به احساسات یکدیگر واقفیم. به طور مثال احسان که می‌نویسد، می‌داند که آرمان قرار است کار را بخواند و احساس او را می‌شناسد.

  • آرمان، طراحی آوازها به عهده خود توست؟
آرمان: وقتی ملودی ساخته می‌شود، حد و مرزهایی دارد و زمانی که کلام هم نوشته می‌شود، تغییراتی در ملودی ایجاد می‌شود، در نهایت بسته به نگاه خودم، محیط آواز و نوع تحریرها را انتخاب می‌کنم.
آرش: آرمان نقش یک چهارم خودش را این‌جا بازی می‌کند.

  • موسیقی بدون کلام هم بخشی از موسیقی است، آیا در گروه شما موسیقی بدون کلام هم تولید خواهد شد؟
آرش: من ترجیح می‌دهم این موسیقی را در کارهای شخصی‌ام دنبال کنم، به طور مثال در قالب کارهایی مثل موسیقی متن.

  • پس مخاطب شما الزاما باید صدای آرمان را در تمام کارها بشنود؟
آرش: شخصیت گروه این‌طور شکل گرفته است.
آیین: صدای آرمان و شعر احسان یک امتیاز است، چرا باید از خودمان این امتیازها را بگیریم؟

  • پس مخاطب نباید از «چارتار» انتظار موسیقی بدون کلام داشته باشد؟
احسان: برای آلبوم اول، نه. ممکن است کارهای خلاقانه زیادی در آینده انجام دهیم، اما سیاست‌گذاری ما برای آلبوم اول، کارهای با کلام است.

  • مهم‌ترین المان تاثیرگذار در موفقیت خودتان را چه می‌دانید؟
آرمان: به نظر من خرد جمعی. این مهم‌ترین جریانی است که در «چارتار» وجود دارد. وقتی شعر نوشته می‌شود، با خرد جمعی است، وقتی ملودی، تنظیم و آواز هم روی کار می‌نشیند، باز هم خرد جمعی است. رد پای تمام ما در کل اثر وجود دارد.

  • تا به حال آثاری که از شما منتشر شده است، مضامینی عاشقانه دارند، این رویه شماست؟
احسان: در آلبوم اول بیشتر در این مسیر حرکت کرده‌ایم، اما به بخش‌های دیگر هم سرک‌هایی کشیده‌ایم.

  • برای خودتان مخاطب را تعریف کرده‌اید؟ این‌که مثلا بگویید مخاطب ما یک رنج سنی خاص است؟
آرش: هر کدام از ما چهار نفر یک نوع مخاطب دارد. شعر احسان یک تیپ مخاطب دارد، ملودی من هم یک تیپ دیگر...

آرمان: به نظر من بیشتر این مخاطبان در رنج سنی 20 تا 30 سال هستند. 

  • نگاه خانواده‌هایتان به کارهای شما چگونه است؟
آیین: در ابتدا کمتر ساپورت می‌شدیم از جانب خانواده‌ها، ولی وقتی کارها بیرون آمد و عزم ما را دیدند، الان بسیار خوب حمایتمان می‌کنند.

  • هرگز با سه ترک عیار کار یک گروه یا هنرمند مشخص نمی‌شود، ولی شما با همین سه ترک مخاطب زیادی پیدا کرده‌اید. آیا هیچ ایده‌ای از این همه مخاطب، به این سرعت داشتید؟
آرش: از قطعه اول که «در حسرت ماه» بود تا قطعه دوم که «مرا به خاطرت نگه دار» باشد، شاید چهار ترک دیگر ساختیم، ولی احساس کردیم که پتانسیل عرضه به عنوان کار دوم را ندارند، پس ساختیم و صبر کردیم تا «مرا به خاطرت نگه دار» آماده شد. همین اتفاق در مورد «باران تویی» هم اتفاق افتاد. این‌طور نبود که وقتی یک ترک آماده شد، آن را عرضه کنیم.

 از کجا می‌فهمید که زمان عرضه کار رسیده است یا خیر؟
آیین: هر کداممان وسواس خاص خودمان را داریم، به هر حال هر چهار نفر، باید راضی باشیم تا کار منتشر شود.
احسان: شروع یک کار هنری از نگاه من باید به واسطه یک اتفاق به وجود آید که خارج از دست من و شماست. در مورد «در حسرت ماه» این اتفاق افتاد. ما مخاطبمان را پیدا کردیم و از آن به بعد تصمیم گرفتیم که دست مخاطب را بگیریم و در یک مسیر همراهی‌اش کنیم.

  • این مسیر، مسیر خاصی است؟
احسان: بله این مسیر ساخته تفکرات و ایده‌های «چارتار» است. 

  • در این گروه زور کدامتان بر دیگران می‌چربد؟
آیین: هیچ کدام؛ اگر این‌طور نبود، عملا گروهی وجود نداشت.
احسان: به نظر من عامل شکست تمام گروه‌های ایرانی همین تفاوت جایگاهی است که یکی از اعضای گروه دارد.
آیین: وقتی چهار فکر بهتر از یک فکر کار می‌کند، چرا از سه تای دیگر استفاده نکنیم؟

  • اسلو بودن با ترنس بودن کارها را چه کسی انتخاب می‌کند؟
احسان: هر کس ایده خودش را در مورد هر قطعه می‌دهد، ولی در مورد تنظیم، بیشتر آیین ایده می‌دهد.
آرمان: ایده اصلی تنظیم را آیین می‌دهد، ما هم ایده‌هایمان را به آیین می‌دهیم. و در نهایت به یک استراتژی مشخص می‌رسیم.
آیین: البته نظراتمان خیلی به هم نزدیک است. خیلی کم پیش آمده است که فرضا یک کار اسلو باشد و بچه‌ها بخواهند آن کار ترنس باشد، یا اگر هم بوده سعی کردیم هر دو ورژن را بسازیم، یعنی هم کار اسلو و هم کار ریمیکس.

  •  به ارشاد و مجوز هم فکر می‌کنید؟
آیین: بله، اشعار ما چند وقتی است برای گرفتن مجوز دست وزارت ارشاد است. پروسه دریافت مجوز آلبوم را طی می‌کنیم.

  • تا به حال پیش آمده که در تاکسی یا هر جای دیگری بدون این‌که شما را بشناسند، موسیقی‌تان را پخش کنند؟
آیین: بارها شده.

  •  از آن لحظه‌ها بگویید...
آرش: حس یک لذت مداوم است.
آیین: ساده نیست پاسخ این سوال اما در یک جمله باید بگویم که خستگی آدم در می‌شود.

  • برنامه‌ریزی دقیقی برای آینده دارید؟
آیین: خیلی دقیق نمی‌توان در مورد آینده اظهارنظر کرد، خیلی از مسائل قابل پیش‌بینی نیست، ولی برنامه‌های ما برای آینده، گرفتن مجوز آلبوم و انتشار آن و بعد هم برگزاری کنسرت است. این آینده کوتاه‌مدتی است که ما برای خود متصوریم.
احسان: ما یک سال است که شبانه‌روز، بدون وقفه کار می‌کنیم و منتظریم که حاصل کارمان منتشر شود.

  • از موزیسین‌های برجسته، بازخوردی داشته‌اید؟
آرمان: بله، چند مورد بوده. استادان موسیقی سنتی و کلاسیک.

  • نظرات این استادان تا چه اندازه روی کار شما تاثیرگذار است؟
احسان: «چارتار» مسیر مشخص خودش را در پیش گرفته و در این مسیر، مطمئنا از هر نگاه مثبت و نقد سازنده، استفاده می‌کند.

  • تا به حال پیشنهادهای همکاری جداگانه‌ای هم به اعضای گروه شده است؟
آرش: بله، برای من، آیین و احسان پیش آمده و همکاری هم کرده‌ایم، ولی در مورد آرمان حساسیتمان بالاتر است.
۹۲/۱۲/۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰
فرمند بازدیدی تهرانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی